۴ عامل تاثیر گذار در افزایش جذابیت محتوا

برای افزایش جذابیت محتوا در موارد متعددی با اینکه به موضوعی خاصی مسلط بوده و می دانیم که همه جوانب تحقیقاتی کار را سنجیده ایم ، اما محتوای ما با استقبال خوبی از سوی عامه مخاطبین روبرو نمی شود . براستی اشکال کارمان کجاست؟ آیا باید از نویسندگی استعفا داده و خود را کنار بکشیم ؟! مسلما ً پاسخ منفیست .

دانستن این نکته که هیچ یک از نویسندگان بزرگ دنیا متخصص این کار زاده نشده اند ، می تواند به شما برای شروع نگارش انگیزه بدهد ؛ انگیزه ای که چنانچه با تمرین ، پشتکار و اعتماد بنفس همراه شود می تواند هزاران کاربر بی تفاوت اینترنتی را به مخاطبین ثابت مقاله های شما تبدیل کند . در همین رابطه بنده و همکارانم در مجموعه سئویاب تصمیم گرفتیم تا با ارائه چهار نکته ساده اما کاربردی برای افزایش جذابیت محتوا ، کمکی ولو اندک به بهبود وضعیت نوشته نویسندگان نوپا کنیم.

افزایش جذابیت محتوا

• با هیجان بنویس و مخاطبین را در این انرژی شلیک کن

بسیاری از خوانندگان و کاربران ثابت اینترنتی با مشاهده یک محتوا می‌توانند عیار تولید کننده آن را ارزیابی کرده و فرق وی با نگارنده ای توانا را به سرعت تشخیص  دهند . در همین رابطه اگر می خواهید عضوی از این مجموعه نبوده و یا تا یافتن مهارت در نویسندگی در این زمینه به ناکارآمدی بدنام نشوید ، ملزم به تزریق انرژی خالص به مقالات خود هستید .

بگذارید محتوای شما نشان دهد که تا چه میزان در خصوص ارائه و به اشتراک گذاری اطلاعاتتان هیجان زده هستید ، روشی که در آن هر چه محتوا و موضوعش پیچیده تر باشد ، ملزم به صرف انرژی بیشتری برای نمایش آن می باشید .

یکی از ساده ترین راه های تزریق این انرژی به مقاله پیچیده و افزایش جذابیت محتوا استفاده از موضوعاتی مهم و گیرا برای خواننده عام در یادداشت مورد نظر می باشد ، در نتیجه برای این کار تنها کافیست وقایع یا داستان هایی که ممکن است برای مخاطب جذاب باشد را در نوشته خود بکار ببندید .

به عنوان مثال کتابی با نام “مالکیت بینهایت : نیروی دریایی چگونه هدایت و پیروز می شود” از جاکو ویلینک (Jocko Willink) در خصوص مدیریت را به یاد می آورم که با شرح استراتژی ها و عملیات های جنگی که شاید برای برخی مطلوب نباشد ، اصول مدیریتی را آنچنان زیبا و هیجان انگیز توضیح می داد که لحظه ای نمی توانستید آن را زمین بگذارید .

در این کتاب ، انرژی مذکور در قالب حکایت های مستند روایت شده و مباحث سنگین مدیریتی را در مثال های ساده برای مخاطب عام بازگو می کرد . نکته مهمی که در این کتاب وجود داشت این بود که خود مسائل جنگی و داستان های نظامی مد نظر نبود بلکه این عوامل تنها پوششی برای بیان اصول مدیریتی به زبانی کاربردی و ملموس بودند که در عین حالی از خواندن آن سرحال می شدید ، مفاهیم را هم به خوبی می آموختید . در نهایت گفتنیست که اثری که این مقاله بر من گذاشت این بود تا علاوه بر اینکه انرژی و تمایلم برای خواندن کتاب زیاد شود ، بتوانم درس های مدیریتی را با عمق بیشتری یاد بگیرم .

لازم به ذکر است که نباید تشبیه و تمثیل های ساده را فراموش کرد .

 به عنوان مثال آنتونی ویلیامز که در مقاله قبلی ( محتوای ساده ) در خصوص کتاب پزشکی وی توضیحاتی ارائه شد ، در قسمتی از کتاب خود در خصوص اسرار درد و نحوه التیام آنها می گوید :

 قلب شما مانند قطب نماییست که به اقداماتتان جهت می دهد و زمانی که روح (قدرت تفکر وتعقل) شما گم شده است ، شما را به بهترین مسیر هدایت می کند . این مساله از این روی بیان شد تا بگویم گاهی با یک آرایه ادبی و تعریفی بی آلایش می توان مسئله پیچیده را به سادگی بازگو کرد .

لازمه این نوع داستان ‌سرایی ها داشتن اطلاعات کافی و تسلط بر روی موضوع مقاله می باشد ، در نتیجه اگر به صورت کامل بر روی مسئله ای که قصد اظهار نظر روی آن را دارید تسلط ندارید ، لازم است تا علاوه بر بررسی ترند های گوگل از منابع گوناگون مطالبی را آموخته و اطلاعات خود را به روزرسانی کنید تا در هنگام نگارش و تولید محتوا پای شما نلغزیده و مشتتان برای مخاطب باز نگردد .

• صدای فعال در برابر غیر فعال ( یا افعال معلوم و مجهول )

لحن و صدای فعال پیغام مورد نظر شما را با وضوح بیشتری در برابر نمونه های غیر فعال به مخاطب می رساند .

زمانی که با صدای فعال در خصوص موضوعی صحبت می کنیم به عنوان فاعل در بطن موضوع قرار داشته و خود شرحی از اقدامات و تجربیاتتان را ارائه می‌دهید ، اما زمانی که صدای غیر فعال داریم در حقیقت انعکاس این پدیده را مورد بررسی قرار داده و به عنوان فردی سوم شخص از خارج به آن پدیده مینگریم .

 به عنوان مثالی سریع :

نوشته فعال می گوید من این مقاله را با سخت کوشی نوشتم اما

 نوشته غیرفعال می گوید این مقاله با سخت کوشی نوشته شد (یا می شود) .

مباحث فعال و غیر فعال که در زبان فارسی با جملات معلوم و مجهول از آنها یاد می‌کنیم زمانی که موضوعی پیچیده باشد بسیار با یکدیگر متفاوت خواهد بود ، هر چند ممکن است این تمایزات در جملات ساده خیلی به چشم نیاید.

البته ناگفته نماند که ممکن است این دو راه هرکدام به خودی خود در مواقعی مفید و لازم الاجرا باشند ، چرا که زمانی پیش می‌آید که نتیجه کار برایمان مهم بوده و تاکید روی آن بیشتر است لذا از جملات مجهول استفاده میکنیم اما در مواقعی کننده کار و فاعل امر برای ما حائز اهمیت است از جملات معلوم یا فعال استفاده می کنیم .

در همین رابطه جملات معلوم منظور نویسنده را به صورت مستقیم و ساده‌تری بیان کنند ، در نتیجه اگر مثنوی ما پیچیده است بهتر است از این استراتژی استفاده کنیم و جملات خود را در حجم کوچکتر به مخاطب ارائه دهیم .

در نهایت لازم به ذکر است که از آنجایی که شما به عنوان یک تولید کننده محتوا باید شرایط همه مخاطبین و سئو حرفه ای سایت خود را در نظر بگیرید ، اگر مفاهیمتان ساده و خلاصه باشد سبب می‌شود تا فردی که به واسطه تلفن همراهش نیز با شما ارتباط برقرار کرده‌ است و مطالبتان را می‌بینند نیز راحت تر بوده و با فراغ بال بیشتری بتواند آن را مطالعه نماید .

• تصاویر ساده

بعضی از مردم به هنگام دیدن تصاویر رنگی و پر زرق و برق از کوره در می رود ، در نتیجه این هم یکی دیگر از مسائلیست که نیازمند ساده شدن می باشد .

در همین راستا “راسل برانسون” در خصوص سادگی جلوه‌های بصری کتاب “رازهای داکتام” اش توضیحاتی را ارائه می دهد ؛

او در این کتاب از تصاویر کوچکی که عموماً نقاشی های دو بعدی و ساده ای می باشند ، استفاده کرده است و در پاسخ به علت این کار او توضیح می دهد که :

« اینکه تصاویر ابتدایی بوده به این دلیل میباشد که من می خواستم تا مخاطب با نگاه کردن به هر یک از آنها به سرعت محتوایی مربوط به آن را به یاد بیاورد .تصاویر یادها و خاطرات را مهندسی می کنند . »

تصاویر ساده به درک مقصود نویسنده ، افزایش جذابیت محتوا و همچنین روشن شدن نکاتی در ذهن ما کمک می کند . اگر شما موضوع پیچیده ای دارید و در عین حال جملاتتان هم قابلیت نمایش با تصاویری ساده را دارند ، از تصاویر ساده استفاده کنید ؛ چرا که سبب می‌شوند تا پیامتان به صورت ساده تر و با کمک جلوه های بصری بهتر به مخاطب منتقل شود .

• محتوای ویدیویی

مورد آخر در افزایش جذابیت محتوا طبق آماری که گوگل ارائه داده است کاربران اینترنتی در هر ساعت میلیون ها ویدیو در زمینه های مختلف را در یوتیوب تماشا می کنند ؛ این بدان دلیل است که آنها تصویر پویا و افزایش جذابیت محتوا را دوست دارند .

در همین رابطه اگر شما ویدیویی مرتبط با محتوای نوشتاری خود یافته یا بسازید و به آن ضمیمه کنید سبب می‌شود تا مخاطبینی که علاقه به خواندن مقاله ای نداشته و یا توانایی درک مفاهیم آن را ندارند با مشاهده آن ویدیو مطلب را راحت‌تر فراگیرند .

طبق ادعای نیل فلمینگ که وی را به عنوان طراح روش یادگیری VARK می‌شناسیم ( وارک عبارت است از :

• Visual یا رسانه تصویری
• Aural یا رسانه شنیداری
• Read/write. یا خواندن/نوشتن
• Kinesthetic یا تجربه عملی )

ویدیو پوشش دهنده محتوای تصویری و صوتی است و کسی که برای یادگیری به تماشای تصویر و گوش دادن به صدا وابسته است به راحتی با آن ارتباط برقرار می کند . در همین رابطه شما نباید برای افزایش جذابیت محتوا در عمق ویدیوها و همچنین محتوای آنها فرو روید ، چرا که رسانه تنها ابزاری مکمل برای جمع بندی محتوای نگارشی است . به کمک ویدیو شما می توانید راه های یادگیری یک مسئله را برای عموم مخاطبین خود ساده کنید . ناگفته نماند که اگر شما بودجه و زمان ساخت و تولید یک ویدیو را دارید ، پرداختن به آن هیچ اشکالی ندارد .

از طرفی این اقدامات به شما این اجازه را می دهد تا در صورتی که دارای کانال هایی در یوتیوب ، ویمئو یا نسخه های وطنی آن ها مانند آپارات یا نماشا هستید ، بتوانید این ویدیوها را برای مشاهده عموم مردم به نمایش بگذارید .